عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤
هر وقت
از کنار آن نیمکت میگذرم
دست هایم را توی جیب هایم فرو میکنم
لب هایم را به هم میفشارم
سرم را پایین میاندازم و
خودم برای خودم بغض میکنم
و سنگ کوچکی اگر آن اطراف بود
شوتش میکنم
همه ی داستان، همین بود!*
![]() نظرات شما عزیزان: سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, :: 11:48 :: نويسنده : احسان
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه نويسندگان |
||
![]() |